دبستان غیر دولتی ایثارگران منطقه 18 تهران

رمضان میرود و می برد از کف ما                    آنکه یک ماه صفا یافت با او محفل ما

رمضان عقده گشا بود گنهکاران را                   وای اگر او رود وحل نشود مشکل ما

حال که ای ماه خدا میروی آهسته برو              که ندانی چه کند رفتن تو با دل ما

           عید سعید فطر مبارک باد




تاریخ: دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

جانا به ضیافت خدا رفتی        خوش باش که سوی آشنا رفتی

درگذشت فرزند دلبندمان رضا اکبری را به خانواده ایشان تسلیت می گوییم.

ما را در غم خود شریک بدانید.




تاریخ: دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

در اینجا چند توصیه و راهنمایی برای هدایت بچه ها در انجام تکلیف شب آورده ایم:

1. معلم ها را بشناسید و بدانید دنبال چه چیزی هستند. در جلسات مدرسه، جلسات اولیا و مربیان و ... شرکت کنید و با معلمین بچه ملاقات کنید. در مورد روش های تدریس و روش های تکلیف شب دادن و نحوه کمک خودتان به بچه سوال کنید.

2.مشوق و ناظر باشید. در مورد تکالیف، امتحانات و تست ها از او سوال کنید. او را تشویق کنید و تکالیف تمام شده او را چک کنید و اگر سوالی داشت به او جواب دهید.

3. زمان درسی مشخصی را برنامه ریزی کنید. بعضی بچه ها عصرها و بعد از عصرانه و بازی بهتر درس می خوانند. بعضی بچه ها هم ترجیح می دهند اول شام بخورند و بعد تکالیفشان را انجام دهند.

4. به آنها کمک کنید تا برنامه ریزی کنند. شب هایی که تکالیف سنگین است یا وقتی تکلیف داده شده دشوار است، فرزندتان را تشویق کنید که کارهایش را تقسیم بندی کند. اگر لازم شد برایش برنامه ریزی کنید و هر یک ساعت به او 15 دقیقه استراحت بدهید.

5.چیزهایی که حواسش را پرت می کنند به حداقل برسانید. این یعنی تلویزیون روشن نباشد، موسیقی با صدای بلند نباشد، یا تماس تلفنی نباشد. البته تماس با همکلاسی در مورد تکلیف شب اشکالی ندارد.

6. باید بچه ها خودشان تکلیفشان را انجام دهند. اگر بچه ها خودشان فکر نکنند و اشتباه نکنند، چیزی یاد نمی گیرند. والدین می توانند پیشنهاداتی بدهند و در مسیرها به آنها کمک کنند. ولی این وظیفه خود بچه است که تکالیفش را انجام دهد.

7. محیطی مناسب انجام تکلیف شب مهیا کنید. سعی کنید محلی که بچه تکلیفش را انجام می دهد نور کافی داشته باشد. وسایلی مانند دفتر، مداد،پاک کن و تراش را در دسترس او بگذارید.

8. الگو و نمونه خوبی برای او درست کنید. آیا بچه ها شما را به عنوان فردی که در بودجه اش تعادل ایجاد کرده یا کتاب و ... مطالعه می کند می بینند و می شناسند؟ بچه ها نه به توصیه ها و پندهای شما، بلکه به کارهای شما نگاه می کنند و تقلید می کنند.

9. کار و تلاش او را تحسین کنید. امتحانی که خوب از پس آن برآمده یا پروژه هنری او را روی در یخچال بچسبانید. موفقیت ها و دستاوردهای درسی او را جلوی اقوام و آشنایان بگویید.

10. اگر فرزندتان در مورد تکالیف خود مشکلات دائمی دارد، حتماً کمک بخواهید. با معلم بچه در مورد این موضوع حرف بزنید. بعضی بچه ها چشمشان ضعیف است و خوب تخته را نمی بینند و باید عینک بزنند. بعضی دیگر نیز بخاطر مشکل یادگیری یا اختلال حواس باید معاینه بشوند.




تاریخ: چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

این 7 جمله مخرب را هرگز به کودک تان نگویید

مجموعه: والدین موفق

 

 

به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست.

 

مناسب سن خودت رفتار کن!

گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می‌کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگ‌ترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله‌ای که نمی‌داند چه می‌خواهد و گریه می‌کند، یا کودک ۴ساله‌ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می‌کند، هر دو متناسب سنشان عمل می‌کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت عمل کن» بگویید: «به نظر می‌رسد خیلی عصبانی هستی»، «می‌دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده‌ای» این جملات به کودک آرامش می‌دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

 

آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟

پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه‌آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می‌آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه‌ها استفاده می‌کند و با بیان این واژه‌ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می‌کند و مانع از پدید آمدن رابطه‌ای مثبت بین پدر و مادر با کودک می‌شود. « آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ …» این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه‌آمیز و کنایه‌دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می‌کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین‌آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه‌های خیالی انتقام، پر می‌سازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می‌شود.

 

به تو قول می‌دهم که …

به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می‌شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می‌آورد و فکر می‌کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد. از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده‌ای ناخواسته می‌دهد، وعده‌ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می‌کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب‌آمیز باشیم.

 

چـرا مـثـل … نـیستی؟

با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی‌کـنـنـد در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین‌تر از دیگری احساس کند، روحیه خود را می‌بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

 

چی بهت گفتم؟

چرا سوالی را می‌پرسید که خودتان جواب را می‌دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می‌پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می‌زند و می‌گذرد. اگر از رفتار او رنجیده‌اید بگویید: «من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن».

 

ندو وگر نه می‌افتی!

علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک.

 

شوخی کردم

دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می‌کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می‌شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

منبع :parandcc.blogfa.com

 




تاریخ: چهار شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

تعريف بيش فعالي

به حالتي اطلاق مي شود كه كودك به نحو افراطي و بيش از اندازه فعال و پر جنب و جوش باشد و اين تحركات زياد اطرافيان وي را دچار مشكل مي كند.به علت بي دقتي ممكن است در انجام تكاليف مدرسه و كارهاي محوله ديگر اشتباهات زيادي را مرتكب شوند.

اين اختلال در تعدادي از بچه هاي پيش دبستاني يا دوران ابتدايي ديده شده است همراهي و جلب توجه آنها دشوار است، تقريباً بين 3 تا 5 درصد از كودكان مبتلا به اين اختلال مي باشند.

البته اين اختلال به عنوان ناتواني در يادگيري محسوب نمي شود بلكه به نوعي بي توجهي و حواس پرتي در ياد گيري محسوب مي شود.

 

نداشتن آرام  و  قرار  و  تمرکز، پر جنب و جوش  بودن و  به  قول  معروف  از ديوار راست بالا رفتن از جمله مشخصه هاي  يک  دانش آموز  بيش فعال  است. دانش آموزي  که  ناخواسته  با  داشتن اين اختلال، از فعاليت بيش از حدي برخوردار  است  اغلب  از سوي ديگران به ويژه خانواده و معلم خود سرزنش و تحقير مي شود و از طرف ديگر با بازيگوشي و شيطنت  بسيار  همه  را عاصي  مي کند.در اين ميان مهم ترين عاملي که مي تواند ياري دهنده دانش آموزان بيش فعال باشد، اطلاع  رساني صحيح و مداخله به موقع براي برطرف کردن اين نقيصه است؛ مشکلي که اگر به رفع آن توجه نشود، صدمه جبران ناپذيري بر دانش آموز بيش فعال وارد خواهد کرد.  )خانم  زهرا قاسمی )

نشانه هاي رفتاري

    ۱ـ تكان خوردن در سرجا و در اغلب موارد بازي با دست و پا

    ۲ـ بي تابي كردن و بي قراري در مواجهه با محرك هاي بيروني

    ۴ـ پاسخگويي به سؤالات، قبل از كامل شدن آنها

    ۵ـ عدم رعايت نوبت در جريان بازي، يا موقعيت هاي گروهي

    ۶ـ به پايان نرساندن كارهاي خواسته شده و پيروي نكردن از دستورالعمل

    ۷ـ توجه نكردن به درست انجام دادن تكاليف و بازي

    ۸ـ ناتمام رها كردن يك فعاليت و پرداختن به فعاليت ديگر

    ۹ـ نداشتن آرامش هنگام بازي در اكثر اوقات

    ۱۰ـ صحبت كردن بيش از اندازه

    ۱۱ـ قطع صحبت يا فعاليت ديگران در اغلب موارد

    ۱۲ـ گوش نكردن به صحبت هاي ديگران

    ۱۳ـ گم كردن وسايل و ملزومات مورد استفاده در مدرسه

    ۱۴ـ پرداختن به امور فيزيكي خطرناك بدون در نظر گرفتن عواقب آن

 

علت هاي عمده ايجاد اختلال بيش فعالي و نقص توجه

علت هاي ايجاد اختلال بيش فعالي و كم توجهي هنوز به طور قطعي مشخص نيست اما عوامل ژنتيك، عوامل عصب شناختي و عصبي ـ شيميايي، سم هاي محيطي، عوامل مربوط به تغذيه، عوامل روانشناختي (تعامل طبيعت ـ تربيت) و نوع رفتار والدين از جمله علل احتمالي اين اختلال است.  (خانم فرحناز مراد آبادی و خانم طاهره صادقی )

 

روش هاي درمان

اگرچه در حال حاضر درمان قطعي براي اين اختلال مذكور مشخص نشده اما مي توان با مراجعه به تيم هاي روانپزشكان و روانشناسان كه با بهره مندي از روش هاي دارودرماني، رفتاردرماني و اصلاح شناختي رفتاري به بهبود رفتارهاي اجتماعي، تحصيلي و روابط خانوادگي كودك و نوجوان مي پردازند كمك شايان توجهي به ارتقاي مهارت هاي زندگي آنان كرد.

 

براي درمان دانستن اين نكته ضروري است كه درمان سريعي براي اين اختلال وجود ندارد،مي بايست  ابتدا سعي كنيم اين اختلال را  در همان مقطعي كه هست كنترلش كنيم. كه اين نكته بسيار مهم است، بعد با استمرار در اين امر مي توانيم به درمان برسيم:  

1- فرزندان كارهايي را انجام مي دهند كه ما انجام مي دهيم : والدين الگوي كودك خود هستند آنچه  آنها انجام مي دهند آنان نيز طوطي وار انجام مي دهند يادمان باشد براي ياد دادن كاري بايد خودمان هم انجام دهيم نه فقط صحبتش را بكنيم ما بايد از كلمه لطفاً استفاده كنيم تا آنها نيز آنرا بياموزند.

2- احساساتمان را به آنها نشان بدهيم: احوالمان را در قبال رفتارشان صادقانه بگوئيم زيرا ما آينه رفتار او هستيم بايد در نوع رفتار و گفتارمان دقت كنيم زيرا الگوي رفتاري و كاري او هستيم آنها حتي كارهاي ما را با احساسات ما ضبط مي كنند.

3- آنها را تشويق به كارهاي خوب بكنيم: در قبال پيشرفت و انجام كار خوب تشويق شوند،تشويق در قبال كار خوب حتي با جمله هاي مثبت،من به تو افتخار مي كنم كه فرزند من هستي!!!

4-برقراري ارتباط مستقيم و قوي: با او ارتباط قوي و رو در روي داشته باشيم در مقابلش قرار بگيريم،وقتي ما به فرزندمان نزديك مي شويم و از دريچه قدرت(بلند قدي،قوي بودن و...)استفاده نكنيم، بنشينيم و با او حرف بزنيم هم قد و هم كلام احساسي او شويم. ( خانم مریم قنبری وخانم زهره صا لحی )

5- شنونده خوبي براي گفته هاي آنها با شيم: بگذاريم عقايدش را بگويد تا دچار نا اميدي نشوند به نوعي آنها بايد انرژي گفتاري خود را تخليه كنند در اين راه بايد حوصله و وقت بگذاريم.

6- به قولهايمان عمل كنيم: سعي كنيم قولهايي بدهيم كه از عهده انجام آنها بر بيائيم. و آنها نيز بياموزند كه به وعدهاي خود عمل كنند.

7- وسايل با ارزش را از دسترس آنها دور كنيم: به خاطر رفتارهايشان كه غالباً تكانشي و بي قانون است بايد پيش بيني كنيم و براي عدم برخورد فيزيكي با وسايل با ارزش و قيمتي آنها را دور از دسترس قرار دهيم تا با اين كار جلوي ضرر مادي و ناراحتي بعدي را بگيريم. ( خانم فاطمه ایرانپور )

 

8- مشخص كردن مرزها: خط كشي ها ، دايره حركتي ـ مي بايست ميزان دخالت در كارهاي فرزندانمان رامشخص كنيم و لزوم انجام آن را بسنجيم و ميزان پاسخ منفي به آنها را پائين بياوريم تا از بروز كشمكش جلو گيري شود 

9- بي توجهي به فريادهاي آنها: خواسته هاي توام با داد و فرياد او را با نه پاسخ دهيد تا متوجه شود با اين شيوه كارش پيش نمي رود و بايد قوي باشد و از راهش وارد شود و خواسته هايش را درست و منطقي عنوان كند. 

10-خواسته هايمان را آسان و راحت با فرزندان مطرح كنيم: خواسته هايمان را مشخص و ساده با آنها در ميان بگذاريم و تفكراتشان را در يك مسير مثبت قرار بدهيم و حتي المقدور از به كار بردن جملات منفي اجتناب كنيم .

11- به آنها فرصت و مسئوليت بدهيم: اجازه بدهيم در راه رشد مسئوليت رفتارش را خودش بپذيرد كمتر در اين مورد در كارش دخالت كنيم و بخواهيم به حرفهاي ما كامل گوش كند او بايد تجربه كارهاي خودش را ببيند تا خودش به نتايجي منطقي برسد .(  خانم زهرا مختاریان)

 

هر كاري كه مي شود انجام دهيم تاكمكي به رشد اعتماد به نفس آنان باشد، اجازه بدهيم كارهاي شخصي خود را با نظارت نا محسوس ما خودشان انجام دهند و از اين كار ها لذت ببرند و بفهمند كه در حال رشد هستند.

 




تاریخ: سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

علائم بيش فعالي :

1- به خود پيچيدن،نا آرامي و بي قراري

2- نمي توانند سر جايشان بنشينند

3-خيلي زود و به راحتي به هم مي ريزند و ناراحت مي شوند

4- تحمل نوبت و انتظار را ندارند

5- در حرف زدن و پاسخ دادن عجول و هول هستند

6- قواعد و دستور العمل ها را نمي توانند به درستي دنبال كنند

7- در تمركز و توجه مشكل اساسي دارند و نمي توانند تمركز كنند

8- از كاري  به كار ديگر مي پرند قبل از انجام كار قبلي

9- آرام نمي توانند بازي كنند

10- خيلي سريع(تند تند)و زياد حرف مي زنند

11- حرف ديگران را قطع مي كنند و وسط حرف آنان مي پرند.

12- شنونده خوبي نيستند

13- وسايل مورد نياز خود را گم مي كنند

14- اغلب دست به كارهاي خطرناك مي زنند.

 

انواع بيش فعالي:

1- بيش فعالي ـ نوع غالباً بيش فعال ـ تكانش ور:

در این نوع فعالیت و تحرک بیش از حد شایع است.

زماني بايد اين نوع تشخيص را داد كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بيش فعالي ـ تكانش وري    (و كمتر از شش مورد از علائم بي توجهي)حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد در چنين مواردي نيز ممكن است هنوز هم بي توجهي علامت باليني مهمي باشد

2- بيش فعالي،نوع غالباً بي توجه:

در اين نوع عدم توجه قالب است كه در آنها فعاليت و تحرك بيش از حد از خودشان نشان نمي دهند و گاهي اوقات تحت عنوان ADD مي شناسيم.

اين تشخيص زماني بايد داده شود كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بي توجهي(كمتر از شش علامت،بيش فعالي ـ تكانش وري)حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد.

3- بيش فعالي نوع مركب:

در اين نوع تركيب يافته فرد  هم اختلال توجه و هم علايم تحرك بيش از حد را نمايان مي سازد.

زماني بايد تشخيص اين اختلال داده شود كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بي توجهي و شش (يا بيش از شش) مورد از علائم بيش فعالي ـ تكانش وري حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد. اغلب كودكان و نوجوانان داراي اختلال كمبود توجه/بيش فعالي از نوع مركب رنج مي برند اينكه چنين مطلبي در مورد بزرگسالان نيز صادق باشدتا كنون گزارشي نشده است.

ملاك هاي تشخيص :

1- زمان : اين اختلال مي بايست بيش از شش ماه استمرار داشته باشد.

2- تعداد : اين اختلال را نمي توان با يك يا دو مورد از علائم گفته شد تشخيص داد حتماً مي بايست زمان استمرار و تعداد نشانه ها طبق موارد فوق همراه هم با شند.

3- مراجعه به روان شناس يا روانپزشك: در صورت ديدن ملاكهاي بالا باز هم مي بايست با متخصص مربوطه مشورت كرد تا كودك مورد معاينه و تست هاي مربوطه قرار گيرد آنگاه مي توان تشخيص صحيحي بر اين اختلال داد.و اگر نيازي به طرح دارو درماني بود با حوصله و زير نظر پزشك مربوطه اين كار انجام گيرد(نه خود سرانه و با توصيه افراد عادي).

                    

پاره اي ديگر از اشكال رفتاري در اختلال بيش فعالي:

1-  عدم توجه به جزئيات و ارتكاب اشتباهات واضح

2- سرسري گرفتن تكاليف مدرسه و اجتناب از فعاليتهاي ذهني

3- فراموش كردن كارهاي محوله روز مره و عدم سامان دهي به كارهايشان.

4- گم كردن وسايل شخصي و تحصيلي.

5-  بيقراري يا پيچ و تاب خوردن هنگام نشستن، در جايش آرام نمي گيرد.

6-  فاقد آرامش بودن در زماني كه از كودك انتظار مي رود بدون حركت بنشيند از جايش بلند مي شود و به جاهاي ديگر مي رود.

7-  دويدن و بالا و پائين پريدن در موقعيتهايي كه اين حركات نا مناسب به نظر مي رسند

8-  مشكل داشتن در بازي كردن يا انجام فعاليتهاي تفريحي آرام

9-  دائماً در حركت بودن يا ظاهرا ًتوسط موتوري به حركت در آمدن و يك جا ثابت نبودن(كودك به نحوي مفرط و بيش از اندازه فعال و پر جنب و جوش باشد)

10-  پرحرفي مفرط و سريع جواب دادن به سوالات قبل از آنكه سوال كامل شود و اغلب قطع صحبت ديگران(از ساكت بودن بيزار هستند)

مواردي كه باعث اشتباه در تشخيص مي شود:

حساسيت بيش از اندازه ما نسبت به رفتار هاي كودكان باعث مي شودبه اين فكر بيافتيم كه نكند مشكلي وجود دارد،حالا هر كس در اين بين نظري بدهد ما را بيشتردچار تشويش، دغدغه و آسيب فكري مي كند ولذا آرام،آرام به سوي اشتباه پيش مي رويم .

مثلاً مي شنويم كودك بيش فعال در بين حرف هاي ديگران مي پرد، حالا همين كار را كودكمان انجام   مي دهد سريعاًحكم بر اين قضيه مي دهيم و يا سعي مي كنيم به سرعت وجديت جلوي او را بگيريم ولي آيا واقعاً به اين نكته فكر كرده ايم كه اين كار يكي از  خصايص دوران كودكي هم مي باشد؟

همچنين علايم ديگر مثل شيطنت و بازيهاي كودكانه كه به خاطر كم حوصله گي و عدم درك صحيح ما به علائم اين اختلال تعبير مي شود و اين نكته از مهم ترين نكاتي است كه باعث شك و سوء ظن ما مي شود.

شيطنت چيست:

هيچ تعريف خاصي از اين موضوع در دست نيست زيرا هر رفتاري كه مورد پسند ما نباشد و براي ما ناراحت كننده باشد به نوعي شيطنت تلقي مي گردد.

هر گاه كودكي از نرم و قواعد خارج شود شيطون لقب مي گيرد اين صفت حتي براي بزرگسالان نيز در پاره اي موارد به كار مي رود

فقط كافيست كاري  انجام بدهند كه جمع آنرا تائيد نكند، به نوعي باعث رنجش و خستگي ديگران شود آنگاه شروع مي كنيم به شماتت و نهي كردن آنان از ادامه اين كار.

تا به حال شنيده ايد يا حتي ديده ايد كه كودكي از در و ديوار بالا مي رود با يك توپ خانه را به هم       مي ريزد همه چيز را مي شكند بچه هاي ديگر را مي زند به حرف كسي گوش نمي دهد در مدرسه معلم را عاصي كرده است اينها همه جزء شيطنت او محسوب مي شود

شيطوني كردن شامل سركشي،نافرماني كردن،بد كاري دورويي و بد انديشي،پيوسته به فكر بازي و تفريح بودن و حتي ياغيگر هم مي شود.

ديدگاه ما نسبت به كودكان:

در ابتدا بايد ديد تعريف ما از فرزند چيست ؟

 فرزند عروسك دوران بازي والدين نيست كه هر طور مي خواهند آنرا بيارايند، بچرخانند و او هم چيزي نگويد تا در معرض ديد ديگران بگذارندش و پز دست پخت خود را بدهند.

تصور ما از بچه ها يك مانكن كروات زده است!! كه هميشه ساكت بنشيند و هر وقت ما مي خواهيم شعر بخواند،مسئله حل كند،كارهاي با مزه براي خوشايند ما در جمع انجام بدهد، دوباره ساكت بنشيند،با چنگال غذا بخورد،آداب را رعايت كند خلاصه الگوي كامل از نظر ما باشد.

واقعاً اينطوري فكر مي كنيد؟

بچگي خودتان را به ياد مي آوريد (آري سخت است!! ولي نه آنقدر كه هيچ چيزي يادتان نيايد!!! فقط كافيست كمي به عقب تر برگرديد !!همين مقدار كم هم كافيست!! حالا خودتان با انصاف قضاوت كنيد؟ چه دارويي يا اختلالي براي خودتان تجويز مي كنيد؟

 مشكلات كودكان:

وقتي كودكمان شيطنت مي كند، لج بازي مي كند دنبال علت آن نمي رويم وحتي فكر هم نكرده ايم چرا اين كارها را انجام مي دهند؟ بچه ها در روز چند ساعت پدر و مادر دارند؟؟

چند ساعتش واقعاً مفيد است؟

آيا خستگي اجازه مي دهد كاملاً در اختيار آنها باشيم؟

آيا مي توانيم خواسته آنها را برآورده كنيم؟

چقدر مي توانيم به تفريح آنها برسيم ؟

چقدر حوصله شنيدن حرفهايشان را داريم ؟بازي پيشكش!!!

بچه هاي ما در اين چهار ديواري آپارتمان كه به مانند زندان است چكار مي توانند بكنند!!

مي توانند مانند دوران كودكي ما آزادانه بيرون بروند؟

تراكم بچه هاي همسايه و فاميل در اين دوره هم وجود دارد؟

با چه كسي بايد بازي كنند ؟كدام هم سن سال خود را براي بروز هيجان دارند ؟

آنها نياز دارند در ميان همسالان خود تعريف كنند: از آرزوها، دوست داشتنيها،اميال،دنياي خود و حتي گاهي دروغ پردازيهايشان بگويند.(آيا ما حوصله داريم شنونده خوبي براي اين چيزها باشيم)

واي كه اگر ما جاي اين بچه ها بوديم دپرس مي شديم !!!ولي طفلكيها حتي وقتي بچگي هم مي كنند بايد قرص هاي آرام بخش مصرف كنند!!!

راههاي درمان اين اختلال:

براي درمان دانستن اين نكته ضروري است كه درمان سريعي براي اين اختلال وجود ندارد،مي بايست  ابتدا سعي كنيم اين اختلال را  در همان مقطعي كه هست كنترلش كنيم. كه اين نكته بسيار مهم است، بعد با استمرار در اين امر مي توانيم به درمان برسيم:

1- فرزندان كارهايي را انجام مي دهند كه ما انجام مي دهيم : والدين الگوي كودك خود هستند آنچه  آنها انجام مي دهند آنان نيز طوطي وار انجام مي دهند يادمان باشد براي ياد دادن كاري بايد خودمان هم انجام دهيم نه فقط صحبتش را بكنيم ما بايد از كلمه لطفاً استفاده كنيم تا آنها نيز آنرا بياموزند.

2- احساساتمان را به آنها نشان بدهيم: احوالمان را در قبال رفتارشان صادقانه بگوئيم زيرا ما آينه رفتار او هستيم بايد در نوع رفتار و گفتارمان دقت كنيم زيرا الگوي رفتاري و كاري او هستيم آنها حتي كارهاي ما را با احساسات ما ضبط مي كنند.

3- آنها را تشويق به كارهاي خوب بكنيم: در قبال پيشرفت و انجام كار خوب تشويق شوند،تشويق در قبال كار خوب حتي با جمله هاي مثبت،من به تو افتخار مي كنم كه فرزند من هستي!!!

4-برقراري ارتباط مستقيم و قوي: با او ارتباط قوي و رو در روي داشته باشيم در مقابلش قرار بگيريم،وقتي ما به فرزندمان نزديك مي شويم و از دريچه قدرت(بلند قدي،قوي بودن و...)استفاده نكنيم، بنشينيم و با او حرف بزنيم هم قد و هم كلام احساسي او شويم.

5- شنونده خوبي براي گفته هاي آنها با شيم: بگذاريم عقايدش را بگويد تا دچار نا اميدي نشوند به نوعي آنها بايد انرژي گفتاري خود را تخليه كنند در اين راه بايد حوصله و وقت بگذاريم.

6- به قولهايمان عمل كنيم: سعي كنيم قولهايي بدهيم كه از عهده انجام آنها بر بيائيم. و آنها نيز بياموزند كه به وعدهاي خود عمل كنند.

7- وسايل با ارزش را از دسترس آنها دور كنيم: به خاطر رفتارهايشان كه غالباً تكانشي و بي قانون است بايد پيش بيني كنيم و براي عدم برخورد فيزيكي با وسايل با ارزش و قيمتي آنها را دور از دسترس قرار دهيم تا با اين كار جلوي ضرر مادي و ناراحتي بعدي را بگيريم.  

8- مشخص كردن مرزها: خط كشي ها ، دايره حركتي ـ مي بايست ميزان دخالت در كارهاي فرزندانمان رامشخص كنيم و لزوم انجام آن را بسنجيم و ميزان پاسخ منفي به آنها را پائين بياوريم تا از بروز كشمكش جلو گيري شود  

9- بي توجهي به فريادهاي آنها: خواسته هاي توام با داد و فرياد او را با نه پاسخ دهيد تا متوجه شود با اين شيوه كارش پيش نمي رود و بايد قوي باشد و از راهش وارد شود و خواسته هايش را درست و منطقي عنوان كند. 

10-خواسته هايمان را آسان و راحت با فرزندان مطرح كنيم: خواسته هايمان را مشخص و ساده با آنها در ميان بگذاريم و تفكراتشان را در يك مسير مثبت قرار بدهيم و حتي المقدور از به كار بردن جملات منفي اجتناب كنيم .

11- به آنها فرصت و مسئوليت بدهيم: اجازه بدهيم در راه رشد مسئوليت رفتارش را خودش بپذيرد كمتر در اين مورد در كارش دخالت كنيم و بخواهيم به حرفهاي ما كامل گوش كند او بايد تجربه كارهاي خودش را ببيند تا خودش به نتايجي منطقي برسد

12- يكبار بگوئيد و فرصت اجرا بدهيد: انتقاد دائم منطقي نيست و باعث خسته شدن خودتان مي گردد پس ياد گيري را در قالب بازي به او بياموزيد و اهميت اين بازي را به او گوش زد كنيد

13- براي او اهميت قائل شويد تا بفهمد فرد مهمي است: با واگذار كردن كارهاي ساده منزل به وي او را در امور خانه سهيم كنيد تا او نقش خود را به عنوان يك فرد مهم در خانواده احساس كند سپردن كارهاي بي خطر منزل به آنها باعث مي شود كه:

الف) او تبديل به فردي مسئوليت پذير گردد.          ب) اعتماد به نفس در او به وجود آيد 

ج) كمك خوبي براي ما مي شود

14- بگذاريد از حقش دفاع كند: بايد در زندگي براي او موقعيتهايي را فراهم آوريم كه از حقوق خودش دفاع كند و درك كند كه جايگاهش و حد و مرز حقش كجاست.

15- كارهاي پويا ودر حال حركت به آنها بسپاريم:كارهايي به آنها بسپاريم كه دائماً در حركت باشند(مثل آوردن وسايل،پيغام بردن و...)در هنگام كار يا درس به آنها فرصت تعويض جا بدهيم و از حركت آنها خسته نشويم.

16-اجازه انجام بازي با دستانشان را به آنها بدهيم: وقتي زمان گوش كردن به صحبتها يا درس خواندن است اجازه بدهيم با دستان خود كارهايي انجام دهند(مثل بازي با مداد يا خودكار،تا كردن ورق،ضربه زدن به توپ با دست و پا و...)تا انرژي مضاعف آنها همزمان تخليه شود.

17- لبخند هديه شما به او باشد: با هر ترفندي كه مي توانيد با او شوخي كنيد(شوخي هاي ساده) سعي كنيد لبخند را به او هديه كنيد كه همين كار به ظا هر ساده باعث كاهش تنش هاي رواني و كشمكش هاي دروني وي مي شود

18- رفتارهاي درستش را تقويت كنيد:كارهاي خوبش را بزرگ نمايي كنيد و سعي كنيد به او بياموزيد كه همه چيز در سايه آرامش و منطق به دست مي آيد،رفتار هاي مناسبش را بي پاداش نگذاريد تا براي تكرار اين رفتار اهرم خوشايندي را احساس كند.

19-به او نشان بدهيد چه توقع رفتاري از او داريد: وقتي بچه ها بدانند كه والدين از آنها چه توقع رفتاري دارند و ما نيز خواسته هاي آنها را درك كنيم. وقتي آنها پيش بيني عكس العمل ما را در مقابل رفتارشان بتوانند حدس بزنند مي توانند رفتار خود را انتخاب كنند و ما نيز مطمئناً مي توانيم به آنها اعتماد كنيم.

20- شيوه رفتارتان را در مقابل بد رفتاري او تغيير دهيد و تنبيه هاي معقول در نظر بگيريد: در برابر بچه هايتان از تنبيه هايي استفاده كنيد كه به آنها بياموزد كه در برابر اعمال و رفتارشان مسئول اند بچه ها با تنبيه هاي معقول به خوب زندگي كردن تشويق مي شوند.اين تنبيه ها مي توانند شامل محدود كردن و كوتاه كردن زمان هاي بيرون بودنشان باشد. فراموش نكنيد وقتي از دستشان عصباني هستيد به هيچ عنوان آنها را
تنبيه نكنيد .

هر كاري كه مي شود انجام دهيم تاكمكي به رشد اعتماد به نفس آنان باشد، اجازه بدهيم كارهاي شخصي خود را با نظارت نا محسوس ما خودشان انجام دهند و از اين كار ها لذت ببرند و بفهمند كه در حال رشد هستند.

و اما مطلب آخر:

بيائيم قبل از هر تصميم به وظايف خود در قبال كودكانمان خوب فكر كنيم ميزان حق آنها را در قبال پدر و مادر بودنمان مشخص كنيم. ببينيم چقدر براي آنها زمان مفيد مي گذاريم آيا آنها به اندازه كافي در روز با ما هستند تا نيازي به خود نمايي بيش از حد در اندك زمان با هم بودن
نداشته باشند .

آنها را از فضاي زندان وار گونه آپارتمانها خارج كنيم تا انرژي نوجواني خود را تخليه كنند تا از در ديوار بالا نروند. محبت خود را به آنها نشان دهيم و اين كار را در حد رفع تكليف انجام ندهيم.

چقدر كودك مي شويم تا همبازي آنها باشيم بايد وقت و طاقت خرج كنيم تا اين كارها را انجام دهيم

اصلاً تا كنون فكر كرده ايم اگر نمي توانستيم چرا اقدام به فرزند دار شدن كرديم !!!

اميدوارم شما وقت كافي براي اين امر داشته باشيد چون هر چقدر در اين مقطع كم فروشي كنيم در مقطع بالاتر مي بايست بابت راه نيامدنمان بدويم آنهم به صورت تند و نفس گير !!

منابع:

-کاپلان&سادوک(جلد۲)

-راهنمای تشخیص آماری اختلالات روانی(DSM IV)

-ترجمه:آ.مهبد             http://raisingchildren.net                                       

 

علائم بيش فعالي :

1- به خود پيچيدن،نا آرامي و بي قراري

2- نمي توانند سر جايشان بنشينند

3-خيلي زود و به راحتي به هم مي ريزند و ناراحت مي شوند

4- تحمل نوبت و انتظار را ندارند

5- در حرف زدن و پاسخ دادن عجول و هول هستند

6- قواعد و دستور العمل ها را نمي توانند به درستي دنبال كنند

7- در تمركز و توجه مشكل اساسي دارند و نمي توانند تمركز كنند

8- از كاري  به كار ديگر مي پرند قبل از انجام كار قبلي

9- آرام نمي توانند بازي كنند

10- خيلي سريع(تند تند)و زياد حرف مي زنند

11- حرف ديگران را قطع مي كنند و وسط حرف آنان مي پرند.

12- شنونده خوبي نيستند

13- وسايل مورد نياز خود را گم مي كنند

14- اغلب دست به كارهاي خطرناك مي زنند.

 

انواع بيش فعالي:

1- بيش فعالي ـ نوع غالباً بيش فعال ـ تكانش ور:

در این نوع فعالیت و تحرک بیش از حد شایع است.

زماني بايد اين نوع تشخيص را داد كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بيش فعالي ـ تكانش وري    (و كمتر از شش مورد از علائم بي توجهي)حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد در چنين مواردي نيز ممكن است هنوز هم بي توجهي علامت باليني مهمي باشد

2- بيش فعالي،نوع غالباً بي توجه:

در اين نوع عدم توجه قالب است كه در آنها فعاليت و تحرك بيش از حد از خودشان نشان نمي دهند و گاهي اوقات تحت عنوان ADD مي شناسيم.

اين تشخيص زماني بايد داده شود كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بي توجهي(كمتر از شش علامت،بيش فعالي ـ تكانش وري)حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد.

3- بيش فعالي نوع مركب:

در اين نوع تركيب يافته فرد  هم اختلال توجه و هم علايم تحرك بيش از حد را نمايان مي سازد.

زماني بايد تشخيص اين اختلال داده شود كه شش يا بيش از شش مورد از علايم بي توجهي و شش (يا بيش از شش) مورد از علائم بيش فعالي ـ تكانش وري حداقل به مدت شش ماه استمرار داشته باشد. اغلب كودكان و نوجوانان داراي اختلال كمبود توجه/بيش فعالي از نوع مركب رنج مي برند اينكه چنين مطلبي در مورد بزرگسالان نيز صادق باشدتا كنون گزارشي نشده است.

ملاك هاي تشخيص :

1- زمان : اين اختلال مي بايست بيش از شش ماه استمرار داشته باشد.

2- تعداد : اين اختلال را نمي توان با يك يا دو مورد از علائم گفته شد تشخيص داد حتماً مي بايست زمان استمرار و تعداد نشانه ها طبق موارد فوق همراه هم با شند.

3- مراجعه به روان شناس يا روانپزشك: در صورت ديدن ملاكهاي بالا باز هم مي بايست با متخصص مربوطه مشورت كرد تا كودك مورد معاينه و تست هاي مربوطه قرار گيرد آنگاه مي توان تشخيص صحيحي بر اين اختلال داد.و اگر نيازي به طرح دارو درماني بود با حوصله و زير نظر پزشك مربوطه اين كار انجام گيرد(نه خود سرانه و با توصيه افراد عادي).

                    

پاره اي ديگر از اشكال رفتاري در اختلال بيش فعالي:

1-  عدم توجه به جزئيات و ارتكاب اشتباهات واضح

2- سرسري گرفتن تكاليف مدرسه و اجتناب از فعاليتهاي ذهني

3- فراموش كردن كارهاي محوله روز مره و عدم سامان دهي به كارهايشان.

4- گم كردن وسايل شخصي و تحصيلي.

5-  بيقراري يا پيچ و تاب خوردن هنگام نشستن، در جايش آرام نمي گيرد.

6-  فاقد آرامش بودن در زماني كه از كودك انتظار مي رود بدون حركت بنشيند از جايش بلند مي شود و به جاهاي ديگر مي رود.

7-  دويدن و بالا و پائين پريدن در موقعيتهايي كه اين حركات نا مناسب به نظر مي رسند

8-  مشكل داشتن در بازي كردن يا انجام فعاليتهاي تفريحي آرام

9-  دائماً در حركت بودن يا ظاهرا ًتوسط موتوري به حركت در آمدن و يك جا ثابت نبودن(كودك به نحوي مفرط و بيش از اندازه فعال و پر جنب و جوش باشد)

10-  پرحرفي مفرط و سريع جواب دادن به سوالات قبل از آنكه سوال كامل شود و اغلب قطع صحبت ديگران(از ساكت بودن بيزار هستند)

مواردي كه باعث اشتباه در تشخيص مي شود:

حساسيت بيش از اندازه ما نسبت به رفتار هاي كودكان باعث مي شودبه اين فكر بيافتيم كه نكند مشكلي وجود دارد،حالا هر كس در اين بين نظري بدهد ما را بيشتردچار تشويش، دغدغه و آسيب فكري مي كند ولذا آرام،آرام به سوي اشتباه پيش مي رويم .

مثلاً مي شنويم كودك بيش فعال در بين حرف هاي ديگران مي پرد، حالا همين كار را كودكمان انجام   مي دهد سريعاًحكم بر اين قضيه مي دهيم و يا سعي مي كنيم به سرعت وجديت جلوي او را بگيريم ولي آيا واقعاً به اين نكته فكر كرده ايم كه اين كار يكي از  خصايص دوران كودكي هم مي باشد؟

همچنين علايم ديگر مثل شيطنت و بازيهاي كودكانه كه به خاطر كم حوصله گي و عدم درك صحيح ما به علائم اين اختلال تعبير مي شود و اين نكته از مهم ترين نكاتي است كه باعث شك و سوء ظن ما مي شود.

شيطنت چيست:

هيچ تعريف خاصي از اين موضوع در دست نيست زيرا هر رفتاري كه مورد پسند ما نباشد و براي ما ناراحت كننده باشد به نوعي شيطنت تلقي مي گردد.

هر گاه كودكي از نرم و قواعد خارج شود شيطون لقب مي گيرد اين صفت حتي براي بزرگسالان نيز در پاره اي موارد به كار مي رود

فقط كافيست كاري  انجام بدهند كه جمع آنرا تائيد نكند، به نوعي باعث رنجش و خستگي ديگران شود آنگاه شروع مي كنيم به شماتت و نهي كردن آنان از ادامه اين كار.

تا به حال شنيده ايد يا حتي ديده ايد كه كودكي از در و ديوار بالا مي رود با يك توپ خانه را به هم       مي ريزد همه چيز را مي شكند بچه هاي ديگر را مي زند به حرف كسي گوش نمي دهد در مدرسه معلم را عاصي كرده است اينها همه جزء شيطنت او محسوب مي شود

شيطوني كردن شامل سركشي،نافرماني كردن،بد كاري دورويي و بد انديشي،پيوسته به فكر بازي و تفريح بودن و حتي ياغيگر هم مي شود.

ديدگاه ما نسبت به كودكان:

در ابتدا بايد ديد تعريف ما از فرزند چيست ؟

 فرزند عروسك دوران بازي والدين نيست كه هر طور مي خواهند آنرا بيارايند، بچرخانند و او هم چيزي نگويد تا در معرض ديد ديگران بگذارندش و پز دست پخت خود را بدهند.

تصور ما از بچه ها يك مانكن كروات زده است!! كه هميشه ساكت بنشيند و هر وقت ما مي خواهيم شعر بخواند،مسئله حل كند،كارهاي با مزه براي خوشايند ما در جمع انجام بدهد، دوباره ساكت بنشيند،با چنگال غذا بخورد،آداب را رعايت كند خلاصه الگوي كامل از نظر ما باشد.

واقعاً اينطوري فكر مي كنيد؟

بچگي خودتان را به ياد مي آوريد (آري سخت است!! ولي نه آنقدر كه هيچ چيزي يادتان نيايد!!! فقط كافيست كمي به عقب تر برگرديد !!همين مقدار كم هم كافيست!! حالا خودتان با انصاف قضاوت كنيد؟ چه دارويي يا اختلالي براي خودتان تجويز مي كنيد؟

 مشكلات كودكان:

وقتي كودكمان شيطنت مي كند، لج بازي مي كند دنبال علت آن نمي رويم وحتي فكر هم نكرده ايم چرا اين كارها را انجام مي دهند؟ بچه ها در روز چند ساعت پدر و مادر دارند؟؟

چند ساعتش واقعاً مفيد است؟

آيا خستگي اجازه مي دهد كاملاً در اختيار آنها باشيم؟

آيا مي توانيم خواسته آنها را برآورده كنيم؟

چقدر مي توانيم به تفريح آنها برسيم ؟

چقدر حوصله شنيدن حرفهايشان را داريم ؟بازي پيشكش!!!

بچه هاي ما در اين چهار ديواري آپارتمان كه به مانند زندان است چكار مي توانند بكنند!!

مي توانند مانند دوران كودكي ما آزادانه بيرون بروند؟

تراكم بچه هاي همسايه و فاميل در اين دوره هم وجود دارد؟

با چه كسي بايد بازي كنند ؟كدام هم سن سال خود را براي بروز هيجان دارند ؟

آنها نياز دارند در ميان همسالان خود تعريف كنند: از آرزوها، دوست داشتنيها،اميال،دنياي خود و حتي گاهي دروغ پردازيهايشان بگويند.(آيا ما حوصله داريم شنونده خوبي براي اين چيزها باشيم)

واي كه اگر ما جاي اين بچه ها بوديم دپرس مي شديم !!!ولي طفلكيها حتي وقتي بچگي هم مي كنند بايد قرص هاي آرام بخش مصرف كنند!!!

راههاي درمان اين اختلال:

براي درمان دانستن اين نكته ضروري است كه درمان سريعي براي اين اختلال وجود ندارد،مي بايست  ابتدا سعي كنيم اين اختلال را  در همان مقطعي كه هست كنترلش كنيم. كه اين نكته بسيار مهم است، بعد با استمرار در اين امر مي توانيم به درمان برسيم:

1- فرزندان كارهايي را انجام مي دهند كه ما انجام مي دهيم : والدين الگوي كودك خود هستند آنچه  آنها انجام مي دهند آنان نيز طوطي وار انجام مي دهند يادمان باشد براي ياد دادن كاري بايد خودمان هم انجام دهيم نه فقط صحبتش را بكنيم ما بايد از كلمه لطفاً استفاده كنيم تا آنها نيز آنرا بياموزند.

2- احساساتمان را به آنها نشان بدهيم: احوالمان را در قبال رفتارشان صادقانه بگوئيم زيرا ما آينه رفتار او هستيم بايد در نوع رفتار و گفتارمان دقت كنيم زيرا الگوي رفتاري و كاري او هستيم آنها حتي كارهاي ما را با احساسات ما ضبط مي كنند.

3- آنها را تشويق به كارهاي خوب بكنيم: در قبال پيشرفت و انجام كار خوب تشويق شوند،تشويق در قبال كار خوب حتي با جمله هاي مثبت،من به تو افتخار مي كنم كه فرزند من هستي!!!

4-برقراري ارتباط مستقيم و قوي: با او ارتباط قوي و رو در روي داشته باشيم در مقابلش قرار بگيريم،وقتي ما به فرزندمان نزديك مي شويم و از دريچه قدرت(بلند قدي،قوي بودن و...)استفاده نكنيم، بنشينيم و با او حرف بزنيم هم قد و هم كلام احساسي او شويم.

5- شنونده خوبي براي گفته هاي آنها با شيم: بگذاريم عقايدش را بگويد تا دچار نا اميدي نشوند به نوعي آنها بايد انرژي گفتاري خود را تخليه كنند در اين راه بايد حوصله و وقت بگذاريم.

6- به قولهايمان عمل كنيم: سعي كنيم قولهايي بدهيم كه از عهده انجام آنها بر بيائيم. و آنها نيز بياموزند كه به وعدهاي خود عمل كنند.

7- وسايل با ارزش را از دسترس آنها دور كنيم: به خاطر رفتارهايشان كه غالباً تكانشي و بي قانون است بايد پيش بيني كنيم و براي عدم برخورد فيزيكي با وسايل با ارزش و قيمتي آنها را دور از دسترس قرار دهيم تا با اين كار جلوي ضرر مادي و ناراحتي بعدي را بگيريم.  

8- مشخص كردن مرزها: خط كشي ها ، دايره حركتي ـ مي بايست ميزان دخالت در كارهاي فرزندانمان رامشخص كنيم و لزوم انجام آن را بسنجيم و ميزان پاسخ منفي به آنها را پائين بياوريم تا از بروز كشمكش جلو گيري شود  

9- بي توجهي به فريادهاي آنها: خواسته هاي توام با داد و فرياد او را با نه پاسخ دهيد تا متوجه شود با اين شيوه كارش پيش نمي رود و بايد قوي باشد و از راهش وارد شود و خواسته هايش را درست و منطقي عنوان كند. 

10-خواسته هايمان را آسان و راحت با فرزندان مطرح كنيم: خواسته هايمان را مشخص و ساده با آنها در ميان بگذاريم و تفكراتشان را در يك مسير مثبت قرار بدهيم و حتي المقدور از به كار بردن جملات منفي اجتناب كنيم .

11- به آنها فرصت و مسئوليت بدهيم: اجازه بدهيم در راه رشد مسئوليت رفتارش را خودش بپذيرد كمتر در اين مورد در كارش دخالت كنيم و بخواهيم به حرفهاي ما كامل گوش كند او بايد تجربه كارهاي خودش را ببيند تا خودش به نتايجي منطقي برسد

12- يكبار بگوئيد و فرصت اجرا بدهيد: انتقاد دائم منطقي نيست و باعث خسته شدن خودتان مي گردد پس ياد گيري را در قالب بازي به او بياموزيد و اهميت اين بازي را به او گوش زد كنيد

13- براي او اهميت قائل شويد تا بفهمد فرد مهمي است: با واگذار كردن كارهاي ساده منزل به وي او را در امور خانه سهيم كنيد تا او نقش خود را به عنوان يك فرد مهم در خانواده احساس كند سپردن كارهاي بي خطر منزل به آنها باعث مي شود كه:

الف) او تبديل به فردي مسئوليت پذير گردد.          ب) اعتماد به نفس در او به وجود آيد 

ج) كمك خوبي براي ما مي شود

14- بگذاريد از حقش دفاع كند: بايد در زندگي براي او موقعيتهايي را فراهم آوريم كه از حقوق خودش دفاع كند و درك كند كه جايگاهش و حد و مرز حقش كجاست.

15- كارهاي پويا ودر حال حركت به آنها بسپاريم:كارهايي به آنها بسپاريم كه دائماً در حركت باشند(مثل آوردن وسايل،پيغام بردن و...)در هنگام كار يا درس به آنها فرصت تعويض جا بدهيم و از حركت آنها خسته نشويم.

16-اجازه انجام بازي با دستانشان را به آنها بدهيم: وقتي زمان گوش كردن به صحبتها يا درس خواندن است اجازه بدهيم با دستان خود كارهايي انجام دهند(مثل بازي با مداد يا خودكار،تا كردن ورق،ضربه زدن به توپ با دست و پا و...)تا انرژي مضاعف آنها همزمان تخليه شود.

17- لبخند هديه شما به او باشد: با هر ترفندي كه مي توانيد با او شوخي كنيد(شوخي هاي ساده) سعي كنيد لبخند را به او هديه كنيد كه همين كار به ظا هر ساده باعث كاهش تنش هاي رواني و كشمكش هاي دروني وي مي شود

18- رفتارهاي درستش را تقويت كنيد:كارهاي خوبش را بزرگ نمايي كنيد و سعي كنيد به او بياموزيد كه همه چيز در سايه آرامش و منطق به دست مي آيد،رفتار هاي مناسبش را بي پاداش نگذاريد تا براي تكرار اين رفتار اهرم خوشايندي را احساس كند.

19-به او نشان بدهيد چه توقع رفتاري از او داريد: وقتي بچه ها بدانند كه والدين از آنها چه توقع رفتاري دارند و ما نيز خواسته هاي آنها را درك كنيم. وقتي آنها پيش بيني عكس العمل ما را در مقابل رفتارشان بتوانند حدس بزنند مي توانند رفتار خود را انتخاب كنند و ما نيز مطمئناً مي توانيم به آنها اعتماد كنيم.

20- شيوه رفتارتان را در مقابل بد رفتاري او تغيير دهيد و تنبيه هاي معقول در نظر بگيريد: در برابر بچه هايتان از تنبيه هايي استفاده كنيد كه به آنها بياموزد كه در برابر اعمال و رفتارشان مسئول اند بچه ها با تنبيه هاي معقول به خوب زندگي كردن تشويق مي شوند.اين تنبيه ها مي توانند شامل محدود كردن و كوتاه كردن زمان هاي بيرون بودنشان باشد. فراموش نكنيد وقتي از دستشان عصباني هستيد به هيچ عنوان آنها را
تنبيه نكنيد .

هر كاري كه مي شود انجام دهيم تاكمكي به رشد اعتماد به نفس آنان باشد، اجازه بدهيم كارهاي شخصي خود را با نظارت نا محسوس ما خودشان انجام دهند و از اين كار ها لذت ببرند و بفهمند كه در حال رشد هستند.

و اما مطلب آخر:

بيائيم قبل از هر تصميم به وظايف خود در قبال كودكانمان خوب فكر كنيم ميزان حق آنها را در قبال پدر و مادر بودنمان مشخص كنيم. ببينيم چقدر براي آنها زمان مفيد مي گذاريم آيا آنها به اندازه كافي در روز با ما هستند تا نيازي به خود نمايي بيش از حد در اندك زمان با هم بودن
نداشته باشند .

آنها را از فضاي زندان وار گونه آپارتمانها خارج كنيم تا انرژي نوجواني خود را تخليه كنند تا از در ديوار بالا نروند. محبت خود را به آنها نشان دهيم و اين كار را در حد رفع تكليف انجام ندهيم.

چقدر كودك مي شويم تا همبازي آنها باشيم بايد وقت و طاقت خرج كنيم تا اين كارها را انجام دهيم

اصلاً تا كنون فكر كرده ايم اگر نمي توانستيم چرا اقدام به فرزند دار شدن كرديم !!!

اميدوارم شما وقت كافي براي اين امر داشته باشيد چون هر چقدر در اين مقطع كم فروشي كنيم در مقطع بالاتر مي بايست بابت راه نيامدنمان بدويم آنهم به صورت تند و نفس گير  

منابع:

-کاپلان&سادوک(جلد۲)

-راهنمای تشخیص آماری اختلالات روانی(DSM IV)

-ترجمه:آ.مهبد             http://raisingchildren.net                                       

                             

 




تاریخ: سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

دبستان غیر دولتی ایثارگران منطقه 18 تهران

 

سه سال اول ابتدایی

پایه های اول , دوم و سوم

 

و سه سال دوم ابتدایی

پایه های چهارم , پنجم و ششم

 

مجهز به کادر مجرب و سیستم های آموزشی هوشمند

 

آدرس : شهرک ولیعصر - خیابان حیدری جنوبی - خیابان درختی- پلاک 79

 تلفن های تماس  :

66218191 - 66222133

  
 فکس :  66239895
 

 

 

 




تاریخ: چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط دبستان غیر دولتی ایثارگران

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 4539
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1